○جامعه پولی
تمام صنایع، از جمله سیاست، اقتصاد، آموزش، رفاه، پزشکی، علم، سرگرمی و غیره، بر یکدیگر تأثیر میگذارند. تقریباً تمام مشکلاتی که در این زمینهها ایجاد میشود، به طور مستقیم یا غیرمستقیم با پول مرتبط است. دلیل این امر این است که در خارج از این صنایع، مفهوم "پول" وجود دارد که چارچوب اصلی را میسازد. راهحلها در یک جامعه بدون پول که از این چارچوب خارج است، موجود است.
برای این که انسانهایی که بدون لباس در دشتها و جنگلها زندگی میکردند، به جایی برسند که بتوانند موشک به فضا پرتاب کنند و از طریق اینترنت با دیگر کشورها ارتباط برقرار کنند، پیشرفت علم در جامعهای که مبتنی بر پول است، مؤثر بود. این امر باعث تحریک خودخواهی و تمایل به کسب بیشتر میشود و رقابت و جنگ به وجود میآید و باعث پیشرفت فناوری، هوش و سازمانها میشود که در نتیجه زندگی راحتتر میشود. اما این فناوریهای علمی تأثیرات منفی بر محیط زیست کره زمین گذاشته و آن را به سمت انقراض سوق داده است.
در جامعهای که مبتنی بر پول است، صاحبان کسب و کار که میل به پول دارند، راحتتر میتوانند به موفقیت دست یابند. کسانی که به صورت آگاهانه زندگی میکنند، چنین تمایلاتی ندارند. در این جامعه، داشتن پول به معنای داشتن قدرت است، اما چون اساس بر رقابت برای به دست آوردن پول است، نمیتوان جامعهای صلحآمیز ایجاد کرد. زمانی که جامعهای ساخته شود که در آن نیازی به پول نباشد، افرادی که به صورت آگاهانه زندگی میکنند، راحتتر به عنوان رهبران ظاهر میشوند و جامعهای بدون نزاع و محافظت از محیط زیست به وجود میآید.
در جامعهای که مبتنی بر پول است، هوش به طور مستقیم با تحصیلات عالی مرتبط است و تحصیلات عالی به شغل در شرکتهای خوب و حقوق بالا منتهی میشود و برای یک کشور به معنای پرورش نیروی انسانی است تا در رقابت با کشورهای دیگر برنده شود. سیستمهای اجتماعی بر اساس پول ساخته شدهاند. این سیستمها بر اساس کسب چیزی هستند و اصلاً به اصل آگاهی و آگاهانه بودن توجه ندارند.
در جامعهای که مبتنی بر پول است، خواستههای انسان افزایش مییابد و ارزشها به سمت کسب و به دست آوردن میچرخد. کسب پول، کسب چیزها، کسب مشاغل، کسب شهرت، کسب افراد، کسب مهارتها. کسی که از کسب لذت میبرد، خود است. خود برای مصرف منابع بیشتر از آنچه که چرخه طبیعت قادر به جبران آن است، اقدام میکند. زمانی که فرد آگاهانه زندگی کند، تمایل به کسب کمتر میشود و فقط به حداقل نیازهای طبیعی برای کسب دست پیدا میکند.
در جامعهای که مبتنی بر پول است، خواستههای نامحدود خود باعث تولید بیشتر کالاها و فروش بیشتر آنها میشود و در نتیجه منابع طبیعی همچنان مصرف میشود و زبالهها افزایش مییابند. رشد اقتصادی همواره به تکرار این فرآیند بستگی دارد. در حالی که رشد اقتصادی انجام میشود، محیط زیست طبیعی نابود میشود.
در جامعهای که خواستههای بیپایان وجود دارد، خود تقویت میشود و فرد از بیذهن بودن دور میشود. به این ترتیب، اخلاق و اعتدال کمرنگ میشوند.
چون جامعه مبتنی بر پول است، قوانینی برای محافظت از منافع فردی بیشتر و پیچیدهتر میشود.
حتی اگر قوانین به طور دقیق افزایش یابند، کسانی که بتوانند آنها را دور بزنند وجود دارند. به ویژه زمانی که خواستهها با پول در ارتباط باشند.
زمانی که به غذای با طعم ملایم عادت میکنیم، متوجه میشویم که غذاهای جامعه مبتنی بر پول چه اندازه طعمهای شدیدی دارند. تحریککنندهها انسانها را معتاد میکنند. وقتی انسانها معتاد میشوند، میتوان از آنها سود برد. تعداد بیماران نیز افزایش مییابد. اعتیاد خود نیز از خود است.
جامعه مبتنی بر پول، جامعهای است که در آن برای پول رقابت وجود دارد. بنابراین، برندگان و بازندگان پدید میآیند. به این ترتیب، بیخانمانها و افراد کم درآمد، برای صدها سال در سراسر جهان ادامه خواهند داشت. جامعه مبتنی بر پول، جامعهای نیست که همه بتوانند زندگیای بالاتر از حد معمول داشته باشند، بلکه جامعهای است که ساختاری ناعادلانه دارد. این یک بازی است که در آن کسانی که در کسب پول ماهر هستند برنده میشوند و گروهی از ثروتمندان عظیم پول را انحصار میکنند و اکثریت مردم به قشر کم درآمد تبدیل میشوند.
تمرکز زیاد در جامعه مبتنی بر پول میتواند به راحتی سود ایجاد کند، اما ضعفهایی نیز دارد و در مواقعی مانند بلایای طبیعی مشکلاتی به وجود میآید. تمرکز جمعیت در شهرها، تولید انبوه در یک مکان، وابستگی به یک منبع درآمد از یک شرکت خاص و وابستگی به دستگاههای دیجیتال از جمله این مشکلات است. زمانی که جامعهای بدون پول ساخته شود، توزیع جمعیت، کشاورزی و تولید به صورت غیرمتمرکز خواهد بود.
حتی در کوچکترین شرکتها نیز، وقتی کسب و کاری در جامعه مبتنی بر پول راهاندازی میشود، اولویت اول بقای آن است. در نتیجه، توجه به محیط زیست و دیگر مسائل به اولویتهای بعدی منتقل میشود.
در محیط کار، مجبور میشویم که روزانه چندین ساعت با افرادی که به آنها علاقهای نداریم، روبهرو شویم. این باعث استرس میشود. این همان چیزی است که در محیط کار تجربه میکنیم.
زمانی که کارها را سریعتر تمام کنیم و بیهدف بمانیم، ممکن است به نظر برسد که در حال تنبلی هستیم. به همین دلیل، در محیط کار بسیاری از افراد وانمود میکنند که در حال کار هستند.
اگر فقط یک نفر به موقع محل کار را ترک کند، احساس نگرانی به او دست میدهد. بنابراین، او مجبور میشود که یک یا دو ساعت اضافهکاری رایگان انجام دهد. این همان چیزی است که در محل کار اتفاق میافتد.
مردان تمایل دارند که از کم بودن درآمد خود شرمنده شوند. خود من کم بودن درآمد را معیاری برای کم بودن توانایی و شکست میداند.
در جامعه مبتنی بر پول، زمانی که با کسی برای اولین بار آشنا میشویم، ممکن است شغل یا مقام خود را معرفی کنیم. این بدان دلیل است که شغل تا این حد به هویت فرد تبدیل شده است. بنابراین، اگر کسی شغل نداشته باشد، معمولاً به عنوان فردی با مشکل شناخته میشود. اما بیشتر مردم در سراسر جهان ترجیح میدهند که در صورت امکان کار نکنند.
در معرفی خود، وقتی شغل یا مقام خود را بیان میکنیم، در واقع داریم از خاطرات و سوابق گذشته خود که خود است، سخن میگوییم. یعنی این بیان آگاهی از هویت واقعی ما نیست. مانند دانشآموز، کارگر پارهوقت، فردی که به صورت آزادکار فعالیت میکند، کارمند، کارآفرین و سیاستمدار، گرفتار شدن در خود یعنی بازی کردن با خاطرات گذشته. خود این روابط سود و زیان و روابط سلسلهمراتبی را میسازد. در نتیجه، دوستی واقعی سخت شکل میگیرد و بیشتر به روابط کاری موقتی تبدیل میشود. رابطهای که در آگاهی وجود دارد، مانند دوستیهایی که از دوران کودکی تا نوجوانی شکل گرفته است، بدون سلسلهمراتب و سود و زیان است.
حتی شغل و حرفهای که مناسب و شایسته است، ممکن است چیزهایی باشد که محبوبیت ندارد یا پول به همراه ندارد. در این صورت، زندگی کردن سخت شده و ادامه کار دشوار میشود. از این رو، جامعه مبتنی بر پول، گستره ابراز وجود انسانها را محدود میکند.
افرادی که برای کسب هزینههای زندگی، از صبح تا شب کار میکنند و به طور مبهم به این امید دارند که روزی خوب خواهد شد، به نوعی به اعتقاد به کار گرفتار شدهاند. این نیز تفکری است که از خاطرات گذشته و دیدگاههای عمومی نشأت میگیرد.
زمانی برای تنها بودن باقی نمیماند. زمانی برای بازی با دوستان نخواهد بود. پول کافی برای استفاده آزادانه باقی نمیماند. اما در عوض، استرس کاری و نگرانی از وضعیت خانواده افزایش مییابد. این همان چیزی است که در جامعه مبتنی بر پول در زندگی زناشویی مشاهده میشود.
صبح دوشنبه در جامعه مبتنی بر پول برای بسیاری از افراد غمانگیز است. باید برای کاری که دوست ندارند یا برای مدرسهای که نمیخواهند بروند، تلاش کنند. برای کسانی که در جامعهای بدون پول زندگی میکنند یا افرادی که کاری را که دوست دارند انجام میدهند، چنین احساساتی وجود ندارد و به جای آن هیجانزده هستند که امروز چه کاری باید انجام دهند.
○در پایان
دهکده پراوت در کنار استفاده از علم و فناوری، در حال ساختن روستا است اما تنها با اینها کافی نیست و کلید موفقیت در این است که تعداد افرادی که درک درستی از خود و آگاهی دارند، افزایش یابد. اینکه چرا انسانها رنج میکشند و چرا درگیریها و مشکلات به وجود میآید، همه به این خاطر است که خود و تفکر وجود دارند، و افزایش تعداد افرادی که به صورت آگاهانه در آگاهی زندگی میکنند، بنیانگذار جامعهای آرام و صلحآمیز خواهد بود. از این رو، دوران جدیدی که با دهکده پراوت آغاز میشود، زمانی است برای رشد روحی انسانها.
نویسنده: Hiloyuki Kubota
ایمیل
contact@hiloyukikubota.com
جامعه پایدار دهکده پراوت نسخه دوم
نویسنده: Hiloyuki Kubota
0 コメント